نمونه های از خیانت در افشار در 21 و 22 دلو 1371
نمونه های از خیانت در افشار
سالگرد فاجعه افشار را تسلیت می‌گویم.
در این روزها دوستان در شبکه های اجتماعی از فاجعه افشار سخن به میان آورده و از ستمهای رواداشته بر تشیع افغانستان می‌نویسند و ..
ولی آیا کسی از عوامل داخلی که در بروز چنین فاجعه المبار نقش داشته اند و سخن گفته و گپی به میان آورده اند؟
از دشمن همیشه دشمنی انتظار است ولی عواملی که باعث میشود دشمن غالب گردد و فجایعی همچون فاجعه افشار به وجود آید جای بررسی و عبرت گیری و پیشگیری دارد.
به جاست این یک طرف مهم قضیه را که در درون جامعه ما جاخوش کرده شناسایی کرد و برای جلوگیری از فجایع آینده جلو آن را سد کرد، به خوبی شناخت و نگذاشت دیگر چنین میکروبها و جراثیم خطرناک در درون جامعه ما رشد کند.
من در ذیل شنیده‌ها و پرسشهای خویش را از از فاجعه افشار خدمت شما عرضه می‌کنم، قضاوت با شما.
پس از پیروزی مجاهدین مرکز سیاسی-نظامی هزاره در کابل منطقه افشار سیلو قرار گرفت. مردم و دلسوزان هزاره از جانب بدخواهان و غاصبان و انحصار طلبان مجاهد نما در قالب شورای نظار و غیره احساس خطر کردند، طرح استقرار یک دستگاه تانگ را در کوه افشار دادن و مردم شیعه هزاره خود پس از آواره شدن از افشار قضیه را چنین تعریف می‌کردند (هزاره ای به نام خادم حسین): مردم بدون ابزار ماشین راه سازی با وسایل ابتدایی مانند بیل و کلنگ راه تانگ به کوه افشار هموار کردند.
از دوست عزیزم (به نام «اسلام») که در پست کوه افشار وظیفه داشت، پرسیدم این تانگ بر تمام شهرنو و مراکز مهم سیاسی نظامی کابل مسلط بود، چه شد که توپ این تانگ برای دفاع از افشار عمل نکرد؟
در پاسخ چنین توضیح داد: خائنین طوری برنامه ریزیری کردند که تا در این پست نیروهای شان مستقر گردند. بار این کار ابتدا مانع رسیدن آب و غذا میشدند تا اینکه بچه ها از گروسنگی و تشنگی خسته شدند، تعداد از بچه های هزاره از این پست دلسرد شدند جای شان عوض شد و افرادی از نیروهای خائنین وارد شدند. روزی که حمله بر افشار آغاز گردید، نه تنها سوزن توپ کشیده شده بود که میل پوپ را با خاک پور کرده بودند تا در صورت نصب سوزن جدید باز به راحتی عمل نکند. با اینکه توپ از کار افتاده بود ما راکتهای(آرپی جی) داشتیم که دشمن از شرق به راحتی نزدیک شده نمی‌توانست.
او می‌گفت خودم راکت چی بودم افرادی از جنس خائنین حامل گلوله‌های راکت بود، حین درگیری (طبق طرح از پیش تعیین شده) دیدیم که این افراد فرار کرده و ما با راکتزنهای خالی ماندیم.
نمونه دیگر خیانت
آیت الله پروانی در سخنانی در باراه فاجعه افشار بین مهاجرین داشت، اظهار کرد که: عواملی در خیانت افشار دخالت داشت که باورش برای تان سخت است، بعد ها خواهد افشا شدند (تاریخ چهره‌های این روسیاهان را هویدا خواهد کرد). در جعی از ایشان پرسیده شده که منظورتان کیست؟ (س-ف، منظور است). ایشان افشای اسم خائنین را به بعد موکول کرد. بسیاری از خائینین را عملکرد شان پس از فاجعه افشار افشا کرد.
در بسیاری از قتل عامها «شیعه -هزاره‌ها» در افغانستان خائنین نقش عمده داشته اند. پس از این اگر این مردم جلو خائنین را نگیرند، باز قتل عامها و فجایع از این جامعه دور نخواهد شد.
انتظار بر این است که اندیشمندان دلسوز جامعه هزاره ابعاد عوامل خیانت را بیشتر مورد بررسی و تحلیل قرار دهند.
سالروز فاجعه افشار 21 دلو را برای همه کسانی که در فاجه قربانی دادند و آواره شدند، و خانواده‌های که تا امروز عزیزانشان مفقود الاثر هستند، تسلیت می‌گویم.
