خراسانِ اسلام KhorasanIslam

خراسانیان، پارسی گویان، روشنفکران و فرهنگ دوستان سلام.

خراسانِ اسلام KhorasanIslam

خراسانیان، پارسی گویان، روشنفکران و فرهنگ دوستان سلام.

خراسانِ اسلام KhorasanIslam

هدف این وبلاگ هم‌افزایی فرهنگی، گسترش فرهنگ عدالت خواهی می‌باشد؛ ما را با ارائه نظر تان در پیشبرد این هدف یاری نمایید.

آخرین نظرات
نویسندگان

اصطلاحات اقتصادی که با d شروع می‌شود (بخش 3/16)

مجموعه لغات و اصطلاحات اقتصادی انگلیسی فارسی با توضیحات در چندید فایل در وبلاگ خراسان اسلام khorasanIslam توسط نویسنده آن در اختیار علاقه مندان قرار داده شده است. برخی از فایلها واژه‌ها و اصطلاحات آغاز شده با دو حرف انگلیسی و برخی اصطلاحات و واژه‌های آغاز شده با یک حرف انگلیسی را در فایل مجزا نشر کرده است. برداشت و استفاده از این فایلها با ذکر منبع بلا مانع می‌باشد.

D

Data

داده‌های آماری

اطلاعاتی که معلوم فرض می‌شوند، و بدین‌سان، شواهدی دربارة رفتار اقتصادی.

Deadweight burden

بار زیان محض

مازاد اجتماعی که به سبب تولید ستانده به مقدار نادرست، از دست می‌رود.

Debt-rescheduling

زمان‌بندی دوبارة بازپرداخت بدهی

توافق جدیدی با طلبکاران قدیمی مبنی بر پرداخت کمتر در هر دوره، و طولانی‌تر کردن دورة بازپرداخت.

Default

نکول در پرداخت

پرداخت نکردن به طلبکاران.

Demand

تقاضا

مقادیری که خریداران، در هر سطحی از قیمت، خواهان خریداری آن هستند.

Demand curve

منحنی تقاضا

رابطة میان قیمت و مقدار مورد تقاضا، با ثبات سایر عوامل.

Demand for money

تقاضا برای پول

تقاضا برای نگهداری تراز پول واقعی است. همراه با درآمد افزایش اما با افزایش نرخ بهره کاهش پدا می‌کند.

Demand management

مدیریت تقاضا

به کارگرفتن سیاست پولی و مالی برای تثبیت ستانده در نزدیک سطح بالقوة آن.

Demand Shock

شوک تقاضا

جابه جایی در تقاضای کل.

Demand-deficient unemployment

بیکاری ناشی از کاستی تقاضا

هنگامی که سطح ستانده به کمتر از ظرفیت کامل افت می‌کند، به وقوع می‌پیوندد.

Demand-Determined output

سطح ستاندة ناشی از تقاضا

از آنجا که در بازار مقدار عرضه و یا تقاضایی که کمتر از معامله می‌شود، از این رو سطح ستانده در هنگام فزونی عرضه به وسیلة تقاضا تعیین می‌شود، و دستمزدها و قیمت‌ها برای بازگردانی سطح ستاندة تعادلی بلند مدت باید تعدیل شوند. بدین ترتیب سطح ستانده فقط به تقاضای کل بستگی دارد.

Depletable resources

منابع تهی شونده (تجدید ناپذیر)

فقط یک بار مورد استفاده قرار می‌گیرد.

Depreciation of capital

استهلاک سرمایه

کاهش ارزش یک کالای سرمایه‌ای طی دورة مورد نظر، که گاه به سبب مورد استفاده قرار گرفتن و یا منسوخ شدن آن، مصرف سرمایه نامیده می‌شود.

Depreciation of exchange rate

کاهش ارزش پول

کاهش ارزش بین‌المللی یک پول.

Derived demand

تقاضای اشتقاقی

تقاضا برای داده‌ها، تقاضا برای مقدار ستاندة یک بنگاه را بازتاب می‌دهد.

Devaluation (evaluation)

کاهش (افزایش) قیمت پول

افزایش (کاهش) نرخ ثابت ارز.

Diminishing marginal rate of substitution

نرخ نهایی جایگزینی نزولی

سلیقه و ذایقه، هنگامی که بخواهیم سطح مطلوبیت را ثابت نگهداریم موجب بروز این پدیده می‌شود. مقادیر کمتر از یک کالا باید برای دست‌یابی به یک افزایش برابر و پی در پی در مقدار کالای دیگر، فدا شود

Diminishing marginal utility

مطلوبیت نهایی نزولی

هر واحد اضافی که مصرف می‌شود در صورت حفظ سطح مصرف کالای دیگر، به مقدار کمتری بر مطلوبیت می‌افزاید.

Direct taxes

مالیات‌های مستقیم

مالیات بر درآمد و ثروت.

Discount rate (in a present value calculation)

نرخ تنزیل (در محاسبة ارزش حال)

نرخ بهره‌ای که برای محاسبة ارزش حال جریان‌های منافع و هزینه‌های آتی مورد استفاده قرار می‌گیرد.

Discouraged workers

کارگران دلسرد

از یافتن شغل مأیوس‌اند و از این رو نیروی کار را ترک می‌گویند.

Discretionary fiscal policy

سیاست مالی صلاحدیدی

تصمیم‌گیری دربارة نرخ‌های مالیات و سطوح مخارج دولت.

Discriminating monopoly

انحصار تبعیضی

قیمت‌های متفاوت از افراد مختلف اخذ می‌کند و بدین ترتیب، منحنی درآمد نهایی را به سمت بالا جا به جا می‌کند.

Discrimination

تبعیض

برخورد متفاوت با مردمی که ویژگی‌های یکسان دارند.

Diseconomies of scale (decreasing returns to scale)

اقتصاد به مقیاس منفی (بازده نزولی به مقیاس)

هزینة متوسط بلند مدت همگام با ستانده افزایش می‌یابد.

Distortion (market failure)

اختلال (ضعف بازار)

هرگاه که منافع نهایی اجتماعی از هزینة نهایی اجتماعی دور شود.

Dividends

سود سهام

پرداخت‌های منظم سود به سهامداران.

Domestic price of foreign exchange

قیمت داخلی ارز

مقدار پول داخلی برای هر واحد از پول خارجی.

Dominant strategy

استراتژی مسلط

بهترین استراتژی بازیگر، در هر استراتژی که رقیبان اتخاذ کرده باشند.

Dumping

فروش زیر قیمت

تولید کنندگان خارجی، به قیمت‌های پایین‌تر از هزینة نهایی تولید خود، به فروش می‌رسانند.