اصطلاحات اقتصادی انگلیسی به فارسی با توضیحات از a تا z (بخش هفتم)

 اصطلاحاتی که با I شروع می‌شود(بشخ هفتم)

مجموعه لغات و اصطلاحات اقتصادی انگلیسی فارسی با توضیحات در چندید فایل در وبلاگ خراسان اسلام khorasanIslam توسط نویسنده آن در اختیار علاقه مندان قرار داده شده است. برخی از فایلها واژه‌ها و اصطلاحات آغاز شده با دو حرف انگلیسی و برخی اصطلاحات و واژه‌های آغاز شده با یک حرف انگلیسی را در فایل مجزا نشر کرده است. برداشت و استفاده از این فایلها با ذکر منبع بلا مانع می‌باشد.

I

Imperfectly competitive firm

بنگاه رقابت‌پذیر ناقص

با منحنی تقاضای با شیب  به سمت پایین روبه‌روست. قیمت ستاندة آن بازتاب مقدار کالایی است که بنگاه مزبور تولید می‌کند و به فروش می‌رساند.

Import substitution

جایگاه واردات

جایگزینی واردات با تولید داخلی تحت حمایت تعرفه‌های بالا و سهمیه‌بندی‌های وارداتی.

Import tariffتعرفة وارداتی

مالیات بر واردات.

Imports

واردات

در خارج تولید می‌شود و در داخل به فروش می‌رود.

Impossible traid

سه (ویژگی) ناممکن

نرخ ثابت ارز، تحر کامل سرمایه و اقتدار پولی. این سه نمی‌توانند به طور همزمان وجود داشته باشند.

Incidents of a tax

واقعة مالیات

کسی که بار مالیات در نهایت بر دوش او می‌افتد.

Income distribution

توزیع درآمد

چگونگی تقسیم کل درآمد میان گروه‌ها و افراد مختلف.

Income effect

اثر درآمدی

یک تغییر در قیمت، عبارت از تعدیل تقاضا نسبت به تغییر فقط در درآمد واقعی است.

Income elasticity of demand

کشش درآمدی تقاضا

درصد تغییر در مقدار مورد تقاضا تقسیم بر درصد تغییر در درآمد.

Income expansion path

مسیر گسترش درآمد

چگونه مجموعة انتخابی کالاها همراه با سطح درآمد مصرف کننده تغییر می‌یابد.

Incomes policy

سیاست درآمدی

کنترل مستقیم دستمزد‌ها و سایر درآمدها.

Index number

شاخص عددی

داده‌های اماری با توجه به یک ارزش پایه‌ای معلوم.

Indifference curve

منحنی بی‌تفاوتی

همة مجموعه‌های مصرفی که سطح مطلوبیت یکسانی دارند.

Indirect taxes

مالیات‌های غیر مستقیم

مالیات‌ها بر مخارج و ستانده.

Industrial base

پایة صنعتی

مجموع تولیدکنندگان موجود که برای ارائة برون‌زایی‌های مکانی برای تولید صنعتی، در دسترس هستند.

Industrial policy

سیاست صنعتی

برون‌زایی‌هایی را که بر تصمیم‌گیری‌های بنگاه تاثیر می‌گذارند، خنثی می‌کند.

Inelastic demand

تقاضای کشش‌ناپذیر

کشش قیمت بین 1- و 0؛ مقادیر نسبت به قیمت‌ها حساس نیستند.

Inferior good

کالاهای پست

تقاضا در هنگام افزایش درآمد، کاهش می‌یابد. کشش درآمدی تقاضای منفی دارد.

Inflation accounting

حسابداری تورم

تعاریفی از سود، درآمد و هزینه‌هایی که به طور کامل نسبت به تورم تعدیل شده‌اند.

Inflation illusion

توهم تورمی

مردم تغییرات اسمی و واقعی را با یکدیگر اشتباه می‌گیرند. رفاه مردم به متغیرهای واقعی، نه متغیرهای اسمی، بستگی دارد.

Inflation rate

نرخ تورم

نرخ متوسط تغییر سالانة سطح قیمت کالاها و خدمات.

Inflation target

هدف تورم

نرخ‌های بهره برای حفظ تورم در دامنه‌ای محدود، تعدیل می‌یابند.

Inflation tax

مالیات تورم

یک درآمد واقعی برای دولت؛ زیرا تورم ارزش واقعی پول نقد را که بخشی از بدهی دولت است، کاهش می‌دهد.

Inflation-adjusted budget

بودجة تعدیل تورم شده

نرخ بهرة واقعی را به جای نرخ بهرة اسمی برای محاسبة مخارج دولت در مورد بهرة بدهی، به کار می‌گیرد.

Information Overload

بار اضافی اطلاعات

هنگامی به وقوع می‌پیوندد که پردازش مقادیر عظیم اطلاعات پرهزینه است. در این شرایط دستچین کردن، طراحی ارزش‌مند می‌شود.

Injection

تزریق

پولی است که به سمت بنگاه‌ها، بدون آنکه خانوارها به گردش درآورده باشند، جریان می‌یابد.

Innocent entry barrier

موانع ورود غیر عمد

موانعی است که بنگاه‌های موجود به عمد ایجاد نکرده‌اند.

Innovation

اختراع

به کار گرفتن دانش جدید برای ایجاد روش‌های بهتر تولید.

Input (factor of production)

داده (عامل تولید)

کالا یا خدماتی که برای تولید ستانده مورد استفاده قرار می‌گیرد.

Insiders

خودی‌ها

افراد شاغلی که در مذاکرات دستمزد حضور دارند و یا دارای نماینده‌اند.

Interest parity

برابری بهره

تغییر مورد انتظار در نرخ ارز، تفاوت بهرة میان دارایی‌ها بر حسب پول داخلی و خارجی را، خنثی می‌کند.

Interest rate spread

گسترة نرخ بهره

فزونی نرخ بهرة وام نسبت به نرخ بهرة سپرده.

Intermediate goods

کالاهای واسطه‌ای

کالاهای نیمه‌ساخته‌ای که داده‌های فرایند تولید بعدی را که به طور کامل آن‌ها را مورد مصرف قرار می‌دهند، تشکیل می‌دهد.

Intermediate target

هدف میانی

یک شاخص کلیدی که به منزلة راهنمایی برای تصمیم‌گیری در خصوص نرخ بهره مورد استفاده قرار می‌گیرد.

Internal balance

تراز داخلی

تقاضای کل برابر با سطح ستاندة بالقوه است.

International monetary system

نظام بین‌المللی پول

به ارائة وسیلة مبادله برای معاملات بین‌المللی می‌پردازد.

International value of domestic currency

ارزش بین‌المللی پول داخلی

مقدار پول خارجی بر حسب هر واحد از پول داخلی.

Intra-industry trade

تجارت درون صنعتی

تجارت دوجانبه در کالاهایی که در یک صنعت ساخته می‌شوند.

Invention

ابداع

کشف دانش جدید و بهتر.

Inventories (stocks)

ذخایر انبار (ذخایر)

کالاهایی که بنگاه برای تولید و یا فروش در آینده نگهداری می‌کند.

Investment

سرمایه‌گذاری

بنگاه‌ها کالای سرمایه‌ای جدید خریداری می‌کنند.

Investment demand schedule

منحنی تقاضای سرمایه‌گذاری

سرمایه گذاری دلخواه در هر سحطی از نرخ بهره.

Investment demand

تقاضای سرمایه‌گذاری

بنگاه‌ها سرمایه فیزیکی، به انضمام ذخایرشان را تا سطح دلخواه افزایش می‌دهند.

Invisible hand

دست نامریی

منافع شخصی که افراد در یک بازار آزاد پیگیری می‌کنند ممکن است موجب تخصیص کارای منابع، از دیدگاه جامعه شود.

Involuntary unemployment

بیکاری ناخواسته

کارگرانی که خواهان شغل در دستمزد جاری‌اند اما نمی‌توانند شغلی پیدا کنند.

IOU money

پول به تو بدهکار

یک وسیلة مبادله که بر پایة بدهی بنگاه خصوصی و یا افراد قرار دارد.

IS schedule

IS منحنی

ترکیباتی از درآمد و نرخ بهره که در آن تقاضای کل برابر با ستاندة بالفعل می‌شود.

Isoquant

منحنی هم‌مقدار

حداقل ترکیبات داده‌ها برای تولید یک مقدار معلوم ستانده. نقاط مختلف بر روی منحنی هم مقدار شیوه‌های تولید متفاوت را بازتاب می‌دهد.