اصطلاحات اقتصادی انگلیسی به فارسی با توضیحات از a تا z (بخش اول)

اصطلاحات اقتصادی که با a و b شروع می‌شود(بخش 1/16)

مجموعه لغات و اصطلاحات اقتصادی انگلیسی فارسی با توضیحات در چندید فایل در وبلاگ خراسان اسلام khorasanIslam توسط نویسنده آن در اختیار علاقه مندان قرار داده شده است. برخی از فایلها واژه‌ها و اصطلاحات آغاز شده با دو حرف انگلیسی و برخی اصطلاحات و واژه‌های آغاز شده با یک حرف انگلیسی را در فایل مجزا نشر کرده است. برداشت و استفاده از این فایلها با ذکر منبع بلا مانع می‌باشد.

A

Absolute advantage

برتری مطلق

کشور کم هزینه‌ترین تولیدکنندة کالای مزبور است.

Accelerator model of investment

الگوی سرمایه‌گذاری شتابنده

بنگاه‌ها به حدس دربارة سطح ستانده و سود آتی، از طریق قیاس رشد ستانده در گذشته، می‌پردازند. رشد ثابت ستانده به سرمایه‌گذاری ثابت می‌انجامد. رشد ستانده باید شتابنده باشد تا موجب افزایش سطح دلخواه سرمایه‌گذاری شود

Adjustable peg

نرخ ارز تثبیتی قابل تعدیل

نرخ ثابت ارز است که گاه ممکن است تغییر پیدا کند.

Adverse selection

انتخاب نامساعد

به کار گرفتن اطلاعات درونی برای پذیرش یا رد یک قرارداد؛ بنابر این، مشتریان یک نمونة متوسط از جمعیت را تشکیل نمی‌دهند.

Aggregate demand

تقاضای کل

مبلغی که بنگاه‌ها و خانوارها در هر سطحی از درآمد، برای خرج کردن برنامه‌ریزی می‌کنند.

Aggregate price level

سطح عمومی قیمت

میانگین قیمت کالاها و خدمات.

Aggregate supply schedule

منحنی عرضة کل

مقدار ستانده‌ای که بنگاه‌ها در هر سطحی از نرخ تورم مایل به عرضة آن هستند.

Aggregate supply schedule in the classical model

منحنی عرضة کل در الگوی کلاسیک‌ها

در سطح ستاندة بالقوه عمودی است. سطح ستاندة تعادلی مستقل از تورم است.

Aid

کمک اقتصادی

یک پرداخت انتقالی بین‌المللی از کشورهای ثروت‌مند به کشورهای فقیر.

Appreciation of the exchange rate

افزایش ارزش نرخ ارز

افزایش ارزش بین‌المللی یک پول.

Asset price bubble

حباب قیمت دارایی

انحراف قیمت از قیمتی که با توجه ویژگی‌های نهادی دارایی توجیه‌پذیر است. حباب، یک پیشگویی خود وقوع است.

Automatic Stabilizers

تثبیت کننده‌های خودکار

موجب کاهش ضریب فزاینده می‌شوند و بدین ترتیب واکنش ستانده به شوک‌های تقاضا را تغییر می‌دهند.

Average tax rate

نرخ متوسط مالیات

بخشی از درآمد کل است که به منزلة مالیات پرداخت می‌شود.

B

Balance of payments

تراز پرداخت‌ها

سابقة ثبت معاملات میان ساکنان یک کشور با بقیة جهان؛ مجموع اقلام حساب جاری و حساب سرمایه است.

Balanced budget multiplier

ضریب فزایندة بودجه متوازن

افزایش در مخارج دولت به اضافة یک افزایش در برابر مالیات، به سطح ستاندة بالاتر می‌انجامد.

Bank reserves

ذخایر بانکی

پولی که در دسترس بانک برای پاسخ دادن به برداشت‌های ممکن سپرده‌گذاران، قرار دارد.

Barter economy

اقتصاد تهاتری

هیچ گونه وسیلة مبادله ندارد. کالاها با کالاهای دیگر، مبادله می‌شوند.

Behavioral law

قانون رفتاری

یک رابطة منطقی نظری که با توجه به شواهد تجربی طی یک دورة طولانی، رد نشده است.

Benefits principle

اصل منافع

افرادی که بیشترین نفع را از مخارج دولت به دست می‌آورند باید بیشترین مالیات را برای آن بپردازند.

Bertrand model

الگوی برتران

هر بنگاهی قیمت بنگاه دیگر را معلوم فرض می‌کند.

Beta

بتا

شاخصی برای اندازه‌گیری میزان حرکت بازده یک دارایی در مقایسه با بازده کل بازار سهام.

Budget

بودجه

برنامة درآمد و مخارج.

Budget constraint

محدودیت بودجه

مجموعه‌های مختلفی از کالاها و خدمات که مصرف‌کننده می‌تواند از عهدة پرداخت آن برآید.

Budget deficit

کسری بودجه

فزونی مخارج دولت نسبت به دریافتی‌های دولت.

Budget share

سهم بودجه

یک کالا عبارت است از قیمت کالای مزبور ضرب‌در مقدار مورد تقاضا، تقسیم بر کل مخارج مصرف کننده.

Budget surplus (deficit)

مازاد (کسری) بودجه

فزونی (کاستی) درآمد دولت نسبت به مخارج دولت.

Buffer stock

ذخیره حایل

بازار مواد خام را از طریق خرید، در هنگام پایین بودن قیمت و فروش، در زمان بالا بودن قیمت، تثبیت می‌کند.

Bundling

دسته‌بندی

عرضة تلفیقی بیش از یک محصول برای کاهش نیاز به تبعیض قیمت.

Business cycles

ادوار کسب و کار

نوسان‌های کوتاه مدت در سطح ستانده در حول مسیر روند.