اصطلاحات اقتصادی انگلیسی به فارسی با توضیحات از a تا z (بخش دوم)
اصطلاحات اقتصادی که با c شروع میشود(بخش 2/16)
مجموعه لغات و اصطلاحات اقتصادی انگلیسی فارسی با توضیحات در چندید فایل در وبلاگ خراسان اسلام khorasanIslam توسط نویسنده آن در اختیار علاقه مندان قرار داده شده است. برخی از فایلها واژهها و اصطلاحات آغاز شده با دو حرف انگلیسی و برخی اصطلاحات و واژههای آغاز شده با یک حرف انگلیسی را در فایل مجزا نشر کرده است. برداشت و استفاده از این فایلها با ذکر منبع بلا مانع میباشد.
C
Capital account
حساب سرمایه
مربوط به تراز پرداختهاست و خرید و فروش بینالمللی داراییهای مالی را به ثبت میرساند.
Capital adequacy ratio
نسبت سرمایة مکفی
حداقل الزامی ارزش سرمایة بانک نسبت به بدهکاریهای آن است.
Capital controls
کنترل سرمایه
از جریانیابی سرمایة خصوصی به سمت پولهای دیگر ممانعت به عمل میآورد، آن را محدود و یا بر آن مالیات وضع میکند.
Capital gain (loss)
سود (زیان) ارزش سرمایه
افزایش (کاهش) قیمت دارایی در مدتی که نگهداری میشود.
Capital-deepening
تعمیق سرمایه
در یک اقتصاد در حال رشد، موجب افزایش سرمایه سرانة هر کارگر، برای همة کارگران میشود.
Capital-widening
گسترش سرمایه
در یک اقتصاد در حال رشد، موجب تعمیم سرمایه سرانة جاری هر کارگر، به کارگران اضافی جدید میشود.
Cash
پول نقد
سکه و اسکناس که حامل بهرة صفر است؛ نقدینهترین دارایی.
Cash flow
جریان پول نقد
خالص مبلغ پولی که طی دوره، بالفعل دریافت میشود.
Central bank intervention (in the forex market)
مداخلة بانک مرکزی (در بازار ارز)
به خرید و فروش پول محلی برای پشتیبانی از نرخ ثابت ارز میپردازد.
Central bank
بانک مرکزی
بانکدار دولت و بانکها. همچنین سیاست پولی را به مورد اجرا میگذارد.
Circular flow
جریان گردشی
چگونگی جریانیابی منابع واقعی و پرداختهای مالی میان بنگاهها و خانوارها.
Classical model
الگوی کلاسیکها
در اقتصاد کلان فرض میکند که دستمزدها و قیمتها کاملاً انعطافپذیرند.
Classical unemployment
بیکاری کلاسیکها
هنگامی بروز میکند که دستمزد در سطحی بالاتر از سطح تعادلی نگهداشته میشود.
Closed shop
عضویت اجباری کارگاه
توافقی مبنی بر اینکه کارگران یک بنگاه باید اعضای یک اتحادیة کارگری باشند.
Code for fiscal stability
نظامنامة ثبات مالی
دولت را به یک هدف میان مدت متعهد میکند، مبنی بر اینکه همة مخارج جاری دولت از درآمدهای جاری تأمین مالی شود؛ طی دورة مزبور وامگیری فقط برای تأمین مالی سرمایهگذاری مجاز خواهد بود.
Collusion
تبانی
توافق صریح و یا ضمنی برای اجتناب از رقابت.
Command economy
اقتصاد دستوری
برنامهریزی مرکزی برای اینکه چه چیزی، چگونه و برای چه کسی کالا تولید شود. بدین ترتیب دستورالعملهای مفصل برای خانوارها، بنگاهها، و کارگران صادر میشود.
Commercial banks
بانکهای تجاری
واسطههای مالیاند که مجوز اعطای وام و ایجاد سپرده، از جمله سپردههایی که در مقابل آن چک میتوان نوشت، دارند.
Commitment
تعهد
توافق اختیاری برای محدود کردن اقدامات آتی.
Company
شرکت
سازمانی که قانوناً اجازه دارد تا به تولید و تجارت بپردازد.
Comparative advantage
برتری نسبی
کشوری کالایی را، چه برتری مطلق داشته باشد یا نه، به طور نسبی ارزانتر از سایر کالاها تولید میکند.
Comparative static analysis
تحلیل مقایسهای ایستا
به تغییر یکی از عوامل در فرض ثبات سایر عوامل، میپردازد و آثار آن را بر مقدار و قیمت تعادلی بررسی میکند.
Competition commission
شورای رقابت
به تحقیق و بررسی اقدامات انحصارگر، یا انحصارگر بالقوه، برای آنکه بر خلاف منافع عمومی نباشد، میپردازد.
Competition policy
سیاست رقابت
با ارتقای رقابت و محافظت از آن، موجب تشدید کارایی میشود.
Complements
کالاهای مکمل
افزایش قیمت یک کالا موجب کاهش تقاضا برای کالاهای مکمل کالاهای مزبور میشود.
Conglomerate merger
ادغام مختلط
ادغام دو بنگاهی که فعالیتهای تولیدی آنها به یکدیگر مرتبط نیست.
Constant returns to scale
بازده ثابت به مقیاس
هزینههای متوسط بلندمدت، هنگامی که ستانده افزایش مییابد، ثابت باقی ماند.
Consumer surplus
مازاد مصرف کننده
فزونی منافع مصرف کننده نسبت به مخارج.
Consumption function
تابع مصرف
تقاضای کل مصرفی در هر سطحی از درآمد قابل تصرف شخصی.
Contestable market
بازار رقابتپذیر
ورود و خروج آزاد است.
Convergence hypothesis
فرضیة همگرایی
کشورهایی فقیر سریعتر و کشورهای غنی آهستهتر از حد متوسط رشد مییابند.
Convertible currency
پول قابل تبدیل
بانک مرکزی به خرید و فروش پول به اندازهای که مردم خواهان معاملة آن در نرخ ثابت ارز هستند، میپردازد.
Corporate control
ناظر شرکت
کسی که بر بنگاه در وضعیتهای مختلف نظارت میکند.
Corporate-finance
تأمین مالی شرکت
بنگاه چگونه به تأمین مالی فعالیتهای خود میپردازد.
Cost
هزینه
مخارجی که طی یک دوره صرف تولید میشود.
Cost of holding money
هزینة نگهداری پول
بهرهای که به سبب نگهداری نکردن ثروت به صورت داراییهای حامل بهره از دست میرود.
Cournot model
الگوی کورنو
هر بنگاهی، ستاندة بنگاه دیگر را معلوم فرض میکند.
Cream skimming
گلچین کردن
ورود به بخش سودآور کسب و کار است؛ اقتصاد به قیاس را نادیده میگیرد.
Credible threat
تهدید معتبر
تهدیدی که پس از اعمال، ادامة آن باز بهینه است.
Cross price elasticity of demand
کشش متقاطع قیمت تقاضا
برای کالای i نسبت به تغییر قیمت کالای j، عبارت از درصد تغییر در مقدار مورد تقاضا برای کالای i، تقسیم بر درصد تغییر در قیمت کالای j است.
Cross-section
مقطعی
طریقی که متغیر اقتصادی، در نقطهای از زمان، در مورد واحدها و گروههای مختلف، متفاوت میشود.
Crowding out
جانشینی جبری
انگیزش در تقاضای کل که موجب جانشینی جبری بخشی از مخارج خصوصی میشود. افزایش در ستانده به افزایش نرخ بهره میانجامد که موجب تخفیف اثر انبساطی تقاضا میشود.
Currency board
شورای پول
تعهد یک جانبه برای تثبیت نرخ ارز به بهای از دست دادن استقلال پولی. عرضة پول فقط به سبب کسری و یا مازاد تراز پرداختها تغییر میکند.
Current account
حساب جاری
تراز پرداختها به ثبت جریانهای بینالمللی کالاها، خدمات و پرداختهای انتقالی میپردازد.