خراسانِ اسلام KhorasanIslam

خراسانیان، پارسی گویان، روشنفکران و فرهنگ دوستان سلام.

خراسانِ اسلام KhorasanIslam

خراسانیان، پارسی گویان، روشنفکران و فرهنگ دوستان سلام.

خراسانِ اسلام KhorasanIslam

هدف این وبلاگ هم‌افزایی فرهنگی، گسترش فرهنگ عدالت خواهی می‌باشد؛ ما را با ارائه نظر تان در پیشبرد این هدف یاری نمایید.

آخرین نظرات
نویسندگان

مصاحبه غیر رسمی با سید غلام حسین موسوی ارزگانی مشهور و از رهبران جهادی افغانستان

‏14‏/11‏/2015، ‏شنبه‏، 02‏ صفر‏ 1437، 23 عقرب 1394

این جانب عزیز الله مفید امروز عصر 23 عقرب 94 در دفتر آیت الله کابلی در قم لحظه ای فرصت داشتم، دیدم که سید خطیب و متخصص تاریخ در حوزه خراسان اسلام سید غلامحسین موسوی در کناری نشسته و فارغ از همصحبت می‌باشد، فرصت را غنیمت شمردم تا سوالهای که گاهگاهی در ذهنم می‌رسید و برخی به صورت دغدغه در ذهنم جولان می‌کرد از ایشان بپرسیدم.

سوالات متعددی در ذهنم می‌رسید، خراسان که عمدتا از صدر اسلام به بعد به افغانستان فعلی اطلاق می‌شد، از قهرمانان خراسان، از آن میان ابومسلم خراسانی و غیره. وقتی کنارش رفتم سلام کردم، ایشان با دید نسبتا سردی به طلاب و من داشت. به همین جهت تنها نشسته بود. سلامم را پاسخ گفت و گفتم از آن جهت که شما متخصص تاریخ هستید، سوالی داشتم. گفت بله من در تاریخ در حوزه خراسان و سید جمال الدین تخصص دارم و بیشتر اوقاتم را در این باره صرف کردم و در این زمینه مطالعه کرده ام و نوشته‌ام. وقتی دانست که من از طلاب بامیان هستم، گفت شخصیت‌های تاریخی بامیان را میدانم، بیشتر خرسند شدم که چون در زمینه بامیان شناسی که فعلا مرکز تشیع افغانستان است از نظر مطالعات سابقه تاریخی آن کار چندانی نشده و کاری که هم تحت عنوان بامیان شناسی صورت گرفته، خود افرادی که در این زمینه کار کردند، راضی نیستند؛ زیرا کار شایسته و درخور و کامل انجام نگرفته است. اینک به سوالات و پاسخها به صورت نقل به معنا می‌پردازیم زیرا آنچه با ایشان گفت و گذار شد به صورت صحبت بود و مصاحبه رسمی نبود تا صدای ایشان ضبط می‌شد و تصریحات ایشان با عین الفاظ و جملات ایشان آورده می‌شد.

ابومسلم خراسانی از مرو و ترکمنستان است یا از جغرافیای که حالا تحت عنوان افغانستان یاد می‌گردد بوده است؟ ولی از آن جهت که قیام ایشان پس از شهادت یحی بن زید بن زین العابدین ع آغاز می‌گردد، باید ایشان از نزدیکی محل شهادت حضرت یحی و نیروهای آن حضرت باشد؟

ایشان در پاسخ به یک قطعه تاریخی و اهمیت موقعیت جغرافیایی خراسان اسلام پرداخت. گفت: شخصی بازگو می‌کند که در اطراف خانه کعبه مشغول طواف بودم دیدم کسی از طواف فارغ شده و به درگاه باری تعالی زار زار می ناند «خداوندا می‌دانم کاری کرده ام که اگر تو به رحمت خویش نبخشی من هرگز کرده ام را جبران نمی‌توانم»، از طواف فارغ شدم و رفتم نزدش پرسیدم توچه کار کردی که چنین از کرده ات پیشمان هستی؟ او ابو مسلم خراسانی بود و در جواب گفت: من بنی عباس را بر مسلمین مسلط کرده ام و ستمی که اینها مرتکب می شوند من به خاطر تسلیم کردن قدرت و حاکمیت جهان اسلام به اینها شریک جرم این ها محسوب می‌گردم. این کلام بیانگر جایگاه ابومسلم در انهدام سلسله اموی بود که برکسی پوشیده نیست. ولی از نظر موقعیت مکانی زادگاه ابومسلم؛ او از مرو نبوده بلکه از مرغرود است که در فعلا در خاک افغانستان قرار دارد. به جهت قدرت و حمیت شعیان در خراسان بود که بنی عباس و هارون مرکز حکومتش را از بغداد به خراسان منتقل کرد تا مردم حق خواه این منطقه را بیشتر تحت کنترل داشته باشد. بنا به تصریح حجت الاسلام و المسلمین سید غلام حسین موسوی ابو مسلم خراسانی از افغانستان فعلی بوده است.

ایشان در این صحبت اشاره کرد که از تاریخ بامیان شناخت و اطلاع خوبی دارم این منطقه حدود هفت و هشت شخصیت مهم تاریخی دارد. وقتی ایشان به این مسأله اشاره کرد، خوشال شدم، گفتم بسیاری از طلاب در تحقیقات شان نیاز به این اطلاعات دارد کاش به شما مراجعه می‌کرد! ایشان گفت: تعدادی به من مراجعه کرد ولی من به آنها اعتماد نتوانستم.

از ایشان در باره سید جمال پرسیدم و آیا او با عبد الرحمن هماهنگ بوده؟ ایشان هماهنگی جمال الدین را با عبد الرحمن انکار کرد و گفت:این مسأله ساخته برخی افراد است. در ضمن اشاره کرد در باره سید جمال تحقیقات گسترده دارم که چاپ خواهد شد. ایشان سادات افغانستان را بنی زهرا می‌داند و از مستندات و تحقیقات در این باره از ایشان پرسیدم تا مردم در صرف وجوهات برای سادات فقیر آن منطقه از برئ الذمه شدن اطمینان بیشتر پیداکنند، ولی ایشان به تحقیق و مستندات بنی زهرا بودن سادات شیعه افغانستان تصریح نکرد فقط مدعی شد در این باره تحقیقات و مستندات موجود است. ایشا در باره وجود مذاهب متعدد بین هزاره‌ها اشاره کرد و هزاره های بادغیس را منحصر به هزاره های تبعیدی ندانست و تصریح کرد بسیاری از هزاره‌های بادغیس و اطراف نامدارانی بوده اند که بومی هستند و هزاره های تبعیدی در مقایسه به هزاره‌های بومی بادغیس اندک می‌باشد. ایشان در باره بامیان گفت: این منطقه مرکزی حاکمیت تاریخی بوده که حتی بلخ و سایر جاها از توابع آن به حساب می‌آمدند.