اصطلاحات اقتصادی انگلیسی به فارسی با توضیحات از a تا z (بخش ششم)

اصطلاحات اقتصادی که با H & G شروع می‌شود (بخش 6/16)

مجموعه لغات و اصطلاحات اقتصادی انگلیسی فارسی با توضیحات در چندید فایل در وبلاگ خراسان اسلام khorasanIslam توسط نویسنده آن در اختیار علاقه مندان قرار داده شده است. برخی از فایلها واژه‌ها و اصطلاحات آغاز شده با دو حرف انگلیسی و برخی اصطلاحات و واژه‌های آغاز شده با یک حرف انگلیسی را در فایل مجزا نشر کرده است. برداشت و استفاده از این فایلها با ذکر منبع بلا مانع می‌باشد.

G

Game

بازی

وضعیتی که در آن تصمیم‌گیری هوشمندانه الزاماً از روابط متقابل بهره‌مند است.

GDP at basic prices

تولید ناخالص داخلی به قیمت‌های پایه

ستاندة داخلی به استثنای مالیات‌های غیرمستقیم بر کالا و خدمات. تولید ناخالص داخلی به قیمت‌های پایه، به اندازة درآمد مالیات‌های غیر مستقیم، از تولید ناخالص داخلی به قیمت بازار فزون‌تر است.

GDP at market prices

تولید ناخالص داخلی به قیمت بازار

ستاندة داخلی به انضمام مالیات‌های غیرمستقیم بر کالاها و خدمات.

General skills

مهارت‌های عمومی

موجب تشدید فراوری در بسیاری از شغل‌ها می‌شود که می‌تواند به بنگاهی دیگر نیز انتقال یابد.

Gilt- edged securities

اوراق قرضة ممتاز (لبه طلایی)

اوراق قرضة دولتی. از آنجا که دولت ورشکسته نمی‌شود و یا از پرداخت بهره سرباز نمی‌زند از این رو ممتاز (لبه طلایی) نامیده می‌شود.

Globalization

جهانی شدن

ادغام فزایندة بازارهای ملی که قبلاً از یکدیگر مجزا بودند.

GNP deflator

تعدیل کنندة قیمت محصول ناخالص ملی

نسبت GNP اسمی به GNPواقعی که به صورت شاخص بیان می‌شود.

Government solvency

توانگری دولت در پرداخت دین

ارزش حال درآمد مالیات‌های جاری و آتی حداقل برابر با ارزش حال مخارج جاری و آتی دولت به اضافة هر مقدار خالص بدهی اولیه است.

Gradualist monetarists

پول گرایان تدریج گرا

بر این باورند که اشتغال کامل طی چند سال برقرار می‌شود و بنابر این اثر اصلی پول بیشتر صرفاً افزایش قیمت‌ها خواهد بود.

Gross Domestic product (GDP)

تولید ناخالص داخلی

مقدار ستانده‌ای که در اقتصاد داخلی، بدون توجه به اینکه چه کسی مالک داده‌های تولید است، تولید می‌شود. بدین سان، عبارت از ارزش کل ستانده‌ای است که شهروندان در یک اقتصاد به دست می‌دهند.

Gross investment

سرمایه‌گذاری ناخالص

تولید کالاهای سرمایه‌ای جدید یا بهبود در کالاهای سرمایه‌ای موجود.

Gross national product (GNP)

تولید ناخالص ملی

کل درآمدی که شهروندان داخلی، بدون توجه به کشوری که خدمات عوامل تولید را عرضه کرده است، به دست می‌دهند. برابر با محصول ناخالص داخلی به اضافة خالص درآمد دارایی از خارج است.

Growth rate

نرخ رشد

درصد تغییر در هر دوره (معمولا یک سال).

H

Headline inflation

تورم عنوانی

تورم بالفعل، رشد شاخص قیمت خرده فروشی (RPI).

Hedging

احالة ریسک مالی

به کار گفتن بازار سلف برای انتقال ریسک به دیگری.

Horizontal equity

برابر افقی

برخورد یکسان با افراد یکسان.

Horizontal LM schedule LM

منحنی افقی

عرضة پول برای حفظ ثبات نرخ ارز، تعدیل می یابد.

Horizontal merger

ادغام افقی

اتحاد دو بنگاه در یک مرحلة مشابه تولید در یک صنعت.

Human capital

سرمایه انسانی

ذخیره تجربه که در کارگر، برای تشدید فراوری در آینده، انباشه شده است.

Hyperinflation

ابر تورم

دورة با تورم بسیار بالا.

Hysteretis

تاثیر مؤخر

تعادل‌های چندگانة بلندمدت، به گونه‌ای که تعادل بلند مدت خاصی به مسیری که یک اقتصاد در کوتاه مدت دنبال می‌کند، بستگی پیدا می‌کند.