حملهی تروریستی بالای مجلس ملی افغانستان، ناامنی دوامدار یا طرح خیانت / حمله طالبان / ناامنی در قلب تصمیمگیری کابل
امروز 1 سرطان 1394 خبرگزاریها حملهی شدید تروریستی را روی مجلس افغانستان مخابره کردند. جزئیات حمله بسیار خطرناک امروز طالبان ممکن است برای بسیاری پوشیده نباشد ولی آنچه سبب دغدغده میگردد، اهداف پشت این نوع حملات است.به احتمال قوی طراحان این حمله به هدف اصلی شان نرسیده باشند، هرچند ممکن است هدف ناامن کردن مرکز کشور، بخصوص قلب تصمیمگیری قانونی کشور برای چندمین بار، برآورده شده باشد.
این تهدید تروریستی با حمله قبلی طالبان بالای مجلس ملی کشورِ ناامن ما افغانستان شباهتهای دارد که تأمل بر انگیز است. این بار نیز تروریستها در ساختمان موازی و مسلط بر مجلس موضع گرفتند تا بعد از انفجارها دامنه فاجعه را بسیار گستردهسازد، مانند حادثهای که در اوایل انقلاب ایران سبب قتل بسیاری از نخبگان انقلابی در آن کشور گردید. خوشبختانه این حمله با توجه به خطیر بودن موقعیت زمانی و مکانی نافرجام ماند. جای این سوال از مسئولان امنیتی کشور باقی است که با وجود سابقه موضعگیری و کمین کردن تروریستها در اطراف مجلس و مکانهای حساس مشابه، چرا مناطق را مدام و مخصوصا پیش از برگزاری برنامههای ویژه مانند این مورد یعنی تعیین وزیر جنجالی دفاع، تحت نظر نمیگیرند و در تأمین امنیت محل کوتاهی میشود.
این حادثه با حادثه حمله بر محل برگزاری جشنی که در زمان ریاست کرزی رخداد و اکثر اعضای کابینه دولت و دولت مردان حضور داشتند، نیز شباهت قوی دارد. در آن حادثه نیز تروریستها در ساختمان مشرف بر محل کمین کرده بودند و جالب این بود چند لحظه بعد چندین خبرگزاری به صوت معناداری قتل معاون رییس جمهور را شایعه کردند. به لطف خداوند آن حمله نیز نافرجام بود. شباهت عجیب آن حادثه با این حادثه در این است که شاهدان عینی پس از حمله از زیزاگهاهی هدفگیری و گراف انحرافی فیر تروریستها خبر دادند که نسبت به موقعیت مکانی افراد هدف گرفته شده بوده تا گلولهها به رییس جمهور وقت اصابت نکند. همچنین در این حادثه گفته میشود وزیر پیشنهادی دفاع که جلسه برای اخذ موافقت انتصاب وی دایر گردیده بوده، هنوز در پارلمان کابل حاضر نبوده است. این امر نیز میتوند معنادار باشد. البته همراهی وزیر پیشنهادی با قاتل استاد ربانی نیز جای شبهه دارد که تا به حال در باره آن شفاف سازی نشده است.
حال با این وضع امنیتی که کشور دارد و با حملات تروریستی مشابه و مکرر و گسترش ناامنیها در جای جای کشور، این شبهه تقویتمیگردد که اولا انگشت اتهام به سمت بسیاری از مراکز قدرت و تصمیمگیری در کابل و داخل تشکیلات حکومت نشانه گرفته شود. آیا طالبان در مراکز دولتی حضور انکار ناپذیر دارد؟ آیا دولتیها خود طالب هستند؟ آیا دست های پیدا و پنهان دشمنان خارجی کشور و مردم در نظام موجود بسیار فعالند؟ بنابر این سرنوشت کشور چه خواهد شد و تدابیر دولت وحدت ملی چه میباشد. ممکن است این حادثه مثل حادثه قتل رییس شورای صلح دولت قبلی پیگیری نگردد و ناامنی کشور خصلت دوامدار خود را به صورت یک مرض مضمن و جانکاه باقی بماند.!!!
نظر آزاد ...