اصطلاحات اقتصادی انگلیسی به فارسی با توضیحات از a تا z (بخش پنجم)
اصطلاحات اقتصادی که با f شروع میشود (بخش 5/16)
مجموعه لغات و اصطلاحات اقتصادی انگلیسی فارسی با توضیحات در چندید فایل در وبلاگ خراسان اسلام khorasanIslam توسط نویسنده آن در اختیار علاقه مندان قرار داده شده است. برخی از فایلها واژهها و اصطلاحات آغاز شده با دو حرف انگلیسی و برخی اصطلاحات و واژههای آغاز شده با یک حرف انگلیسی را در فایل مجزا نشر کرده است. برداشت و استفاده از این فایلها با ذکر منبع بلا مانع میباشد.
F
Fair gamble
قمار منصفانه
به طور متوسط سود پولی صفر را به دست میدهد.
Fallacy of composition
خطای ترکیب
آنچه برای فرد حقیقت دارد ممکن است برای جمع مصداق نداشته باشد و برعکس.
Fan chart
نمودار بادبزنی
صرفاً به نمایش یک پیامد احتمالی آتی اکتفا نمیکند بلکه احتمال پیامدهای مختلف را نشان میدهد.
Federal fiscal system
نظام مالی فدرال
مقررات متمرکز مالیاتها و مخارج که در مورد ایالتها و یا کشورهای تشکیل دهنده به اجرا در میآید.
Final goods
کالاهای نهایی
مصرف کنندة نهایی خریداری میکند.
Financial intermediary
واسطة مالی
در گرد هم آوری وام دهنده و وام گیرنده تخصص دارد.
Financial panic
سراسیمگی مالی
پیشگویی خود وقوع است. مردم با این باور که بانک نمیتواند پرداخت کند، برای بیرون کشیدن پول خود به بانک هجوم میبرند و این امر خود موجب ورشکستگی بانک میشود.
Firm specific skill
مهارت خاص بنگاه
فراوری کارگر را فقط برای بنگاه خاص مزبور، افزایش میدهد.
First-best allocation
تخصیص درجة یک
کاملاً کاراست. درجة یک همة اختلالها را از میان میبرد.
Fiscal drag
افزایش بار مالی مالیات
افزایش درآمد واقعی مالیاتی در هنگامی که تورم موجب افزایش درآمدهای اسمی میشود و مردم را در یک نظام مالیاتی تصاعدی، به طبقهبندی بالاتر مالیاتی سوق میدهد.
Fiscal policy
سیاست مالی
سیاست دولت در خصوص مخارج و مالیاتها.
Fiscal stance
موضعگیری مالی
اثر سیاست مالی بر تقاضا و سطح ستانده.
Fisher hypothesis
فرضیة فیشر
تورم بالاتر به افزایش مشابهی در نرخ بهرة اسمی میانجامد.
Fixed costs
هزینههای ثابت
هزینهها همراه با سطح ستانده تغییر نمییابند.
Fixed exchange rate
نرخ ثابت ارز
تعهد دولت به حفظ یک نرخ ثابت خاص ارز.
Fixed factor of production
عامل ثابت تولید
دادهای که نمیتواند تغییر پیدا کند.
Flexible inflation targeting
هدفگیری انعطاف پذیر تورم
بانک مرکزی را متعهد میکند که به هدف تورم در میانمدت دست یابد، اما بانک در مورد سرعت دستیابی به هدف اختیار دارد. این امر تثبیت کامل شوکهای تقاضا و تثبیت بخشی شوکهای عرضه را امکانپذیر میکند.
Flight from cash
فرار از پول نقد
سقوط تقاضا برای پول نقد واقعی، در هنگام بالا بودن تورم و نرخ بهرة اسمی، که نگهداری آن را بسیار پرهزینه میکند.
Floating exchange rate regime
نظام نرخ شناور ارز
نرخ ارز بدون مداخلة بانک مرکزی و به کارگرفتن ذخیرة ارزی، به سطح تعادلی خود دست مییابد.
Flow
جریان
جریان طی دورهای از زمان.
Foreign direct investment (FDI)
سرمایهگذاری مستقیم خارجی
خرید بنگاههای خارجی یا استقرار شعب خارجی.
Foreign exchange (forex) market
بازار ارز
بازاری که یک پول ملی با پول ملی دیگر مبادله میکند.
Foreign exchange reserves
ذخایر ارز
پول خارجی که بانک مرکزی داخلی نگهداری میکند.
Forward market
بازار سلف
با معاملاتی سروکار دارد که در امروز برای تحویل کالا در تاریخی مشخص در آینده به قیمت مورد توافق در امروز، صورت میپذیرد.
Free market
بازار آزاد
بازارهایی که در آن دولتها اجازه میدهند که تعدیل قیمت، عرضه و تقاضا را با یکدیگر سازگار کند.
Free rider
سوار رایگان
کسی را نمیتوان از مصرف یک کالا مستثنی کرد و بنابراین انگیزهای برای خرید کالای مزبور ندارد.
Frictional unemployment
بیکاری اصطکاکی
حداقل غیرقابل تقلیل بیکاری در یک جامعة پویا.
Functional income distribution
توزیع بخشی درآمد
تقسیم درآمد ملی میان عوامل مختلف تولید.