حوادث اجتماعی و قضایای سیاسی افغانستان اوایل میزان سال 1394

حوادث اجتماعی و قضایای سیاسی افغانستان اوایل میزان سال 1394

تلف شدن خیلی کثیری از حجاج بیت الله الحرام در اثر تراکم جمعیت در منا

بسیاری از حجاج بیت الله الحرام در شهر مکه معظمه در مسیر رمر جمرات در منا در اثر بسته شدن راه تلف شدند. تعدادی زیر دست و پا ماندند و تعدادی در اثر فشار جمعیت دچار خفگی شدند و دچار تشنگی شدید شدند در نهایت در به خاطر نبودن امداد جانباختند.

نکات در باره حادثه منا

01.  فقدان مدیریت لازم جمعیت

02.  بستن عمدی راه

03.  فقدان تدابیر امدادی

04.  عدم زمانبندی رمی جمرات

05.  عدم اعلان آمار رسمی از مجموع تلفات و آسیب دیدگان

06.  پس از اینکه آمار جانباختگان به از مرز 4 هزار گذشت دیگر آماری دقیقی از آسیب دیدگان غیر جانباخته در رسانه ها از اهمیت افتاد.

07.  شدت رنگ و بوی سیاسی مسایل پیرامون این حادثه پس از سپری شدن چند روز.

08.  اهمیت ندادن افغانستان به این حادثه و حفظ جان حجاج کشور افغانستان

09.  یک سکوت رسانه ای جهانی در باره این حادثه

دست به دست شدن مرکز قندوز میان نیروی های طالبان و دولت

پس از این در تابستان 1394 70 در صد ولسوالیهای قندوز توسط دولت اشرف غنی به صورت مخفی در اختیار طالبان قرار گرفتند و نیرویهای رزمی دولتی از خط مقدم فراخوانده شد، کمکم مرکزی قندوز بدون دفاع ماند و طالبان یک شبه مرکزی ولایت را نیز تصرف کردند.

واگذاری ولایات شمال افغانستان و از جمله قندوز بی ارتباط به مسایل منطقوی نیست. پس از این که نیروی های روس وارد سوریه شدند این روند عمق بیشتری به خود گرفت. ولی شهر قندوز پس از آغاز رسمی عملیات نظامی روس علیه مخالفین دولت سوریه، به طالبان واگذار گردید. این امر شواهد فراوان دارد از آن جمله فرار والی قندوز به تاجیکستان و ...

حمله هوایی امریکا به بیمارستان سازمان های خارجی در قندوز خود بیانگر سراسیمگی امریکا از حمله روسا در سوریه می باشد که تمام نقشهای امریکا و متحدانش را در منطقه دچار آشتگی کرده و به تحرک جنون آمیز وادار کرده است.

پیمان خلاف قاعده دنده غوری

پیمان دنده غوری بین وزیر سرحدات افغانستان با سران طالبان و به نام ریشفیدان ولایت بغلان صورت می‌گیرد. با این که در افغانستان مانند بسیاری از کشورها در زد و بندهای سیاسی نظامی به مردم اهمیت داده نمی‌شود ولی از مردم و موسفیدان در بسیاری مواقع به عنوان پوشش ترفندهای سیاسی استفاده می‌شود. در این پیمان آمده است طالبان مسیر کابل به شمال را نبندد و در مقابل آن دولت هیچگاه متعرض طالبان در این منطقه نگردد.

نکات این پیمان

1.      همانطوری که پیمان های وزیر سرحدات با کشورهای خارجی معنا و مفهوم دارد نه در داخل کشور، مفاد این پیمان تجزیه کشور به کشورهای بی شمار می باشد.

2.      رسمیت دادن به کشور و قلمرو گروهک طالبان به این معنا که در هر نقطه ای که طالبان حضور دارند کشور طالبان محسوب می‌گردد.

3.      همانطور که گفته می‌شود نیروهای شوروی در دوران اشغال افغانستان به جهت محصور بودن منطقه به گوهای سر به فلک کشیده و دره های عمیق مجبور می‌شود با فرمانده حزب جمعیت اسلامی افغانستان همپیمان گردد تا این مسیر به روی شان بسته نگردد، این بار دولت غنی این استراتژی را سرمشق خویش قرار داده برای بسته نشدن مسیر کابل به شمال از یک طرف و تقویت طالبان از طرف دیگر با طالبان همپیمان می‌گردد.

حمله نظامی روس بر مخالفین دولت در سوریه

روسها در کناره جنوبی دریای مدیترانه اردو زده و حملات سنگین هوایی را علیه مخالفین دولت سوریه به شدت آغاز کرده است. این حملات دیپلماسی زر و زور غرب و همپیمانش را در خاورمیانه دچار دستپاچگی کرده به طوری که از حل معما مانده و دست به حملاتی در شمال افغانستان می‌زند و نمی‌داند که مردم افغانستان را بزند و یا کسی دیگر را. دیگری جز طالبان در شمال افغانستان نیست و طالبان در آن منطقه برای ناآرام سازی حوزه همپیمانان روس طراحی شده که به درستی جواب نمی دهد. زیرا مردم شمال افغانستان از جنگ خسته است و از نظر روانی آماماده مقابله با نیرویهای طالبان می‌باشد. به این خاطر به بیمارستان حمله می‌کند. مجروحین جنگی ملکی و طالبانی که تحت نام مردم در آنجا تداوی می‌گردد، مورد حمله قرار میگیرد. در نتیجه مردم ملکی بیشترین آسیب را می‌بیند. در کل آنچه ناکار آمدی خود را نشان می‌دهد پالیسی مقابله با روس از شمال افغانستان است.

توصیه به امریکا و همپیمانانش این است که اگر می خواهی با روسها مقابله کنی باز علی رغم شکست های مفتضحانه همان کییف و کریمه و اکراین و اروپای شرقی است ولی جنوب آسیا برای این کار حاصلی برای امریکا دربر نخواهد داشت. البته درگیری مستقیم امریکا در شمال سوریه با نیروهای روس به صورت طبیعی نمی‌تواند مطالعه نشده باشد ولی برایند این تحیقیق برای درگیری مستقیم وخاومت بیشتر مسایل بین المللی را در پی‌دارد که بعید است دست به ایک کار بزند. به اصطلاح این عمل استخوان در گلو و خوار در چشم کردن برای امریکا خواهد بود.