خراسانِ اسلام KhorasanIslam

خراسانیان، پارسی گویان، روشنفکران و فرهنگ دوستان سلام.

خراسانِ اسلام KhorasanIslam

خراسانیان، پارسی گویان، روشنفکران و فرهنگ دوستان سلام.

خراسانِ اسلام KhorasanIslam

هدف این وبلاگ هم‌افزایی فرهنگی، گسترش فرهنگ عدالت خواهی می‌باشد؛ ما را با ارائه نظر تان در پیشبرد این هدف یاری نمایید.

آخرین نظرات
نویسندگان

اصطلاحات اقتصادی که با  Oشروع می‌شود (بخش 11/16)

مجموعه لغات و اصطلاحات اقتصادی انگلیسی فارسی با توضیحات در چندید فایل در وبلاگ خراسان اسلام khorasanIslam توسط نویسنده آن در اختیار علاقه مندان قرار داده شده است. برخی از فایلها واژه‌ها و اصطلاحات آغاز شده با دو حرف انگلیسی و برخی اصطلاحات و واژه‌های آغاز شده با یک حرف انگلیسی را در فایل مجزا نشر کرده است. برداشت و استفاده از این فایلها با ذکر منبع بلا مانع می‌باشد.

O

Oligopoly

انحصار چند بنگاه

صنعتی با چند تولیدکننده، که هر یک از وابتسگی متقابل آگاه‌اند.

Open economy macroeconomics

اقتصاد کلان اقتصاد باز

یک اقتصاد چگونه به سبب ارتباطات با سایر کشورها از طریق ارز و جریان‌های سرمایه تحت تاثیر قرار می‌گیرد.

Open economy

اقتصاد باز

کشوری با ارتباطات مهم تجاری و مالی با سایر کشورها.

Open market operation

عملیات بازار باز

بانک مرکزی به خرید یا فروش اوراق مالی در مقابل پول نقد به منظور تغییر پایة پولی می‌پردازد.

Opportunity cost of a good

هزینة فرصت از دست رفتة یک کالا

مقداری از کالای دیگر است که برای به دست آوردن 1 واحد از کالای مورد نظر، فدا می‌شود.

Optimal currency area

منطقة پولی بهینه

گروهی از کشورها که با داشتن یک پول مشترک به جای چند پول ملی جداگانه، بهتر عمل می‌کنند.

Optimal tariff

تعرفة بهینه

هنگامی که واردات بر قیمت جهانی تاثیر می‌گذارد، تعرفة (بهینة) مورد نظر موجب کاهش واردات به سطحی می‌شود که در آن هزینة نهایی اجتماعی برابر با منافع نهایی اجتماعی می‌شود.

Other thing equal

فرض ثبات سایر عوامل

شیوه‌ای برای بررسی رابطة میان دو متغیر با به یاد داشتن این نکته که سایر متغیرها هم مهم هستند.

Output gap

شکاف ستانده

انحراف ستاندة بالعفل از ستاندة بالقوه.

Outsiders

غیر خودی‌ها

افراد فاقد شغل و کسانی که در مذاکرات دستمزد حضور و یا نماینده‌ای ندارند.

P

Par value

هم ارز

نرخ ارزی که دولت موافق است که از آن دفاع کند.

Paradox of thrift

معمای صرفه‌جویی

تغییر در مبغلی که خانوارها خواهان پس‌انداز آن در هر سطحی از درآمد هستند، به تغییر در درآمد تعادلی می‌انجامد، اما تغییری در پس‌انداز تعادلی، که باز باید برابر با سرمایه‌گذاری برنامه‌ریزی شده باشد، به وجود نمی‌آید.

Pareto-efficiency

کارایی پارتو

با توجه به سلیقه‌ها و ذایقه‌ها، منابع و تکنولوژی معلوم، تخصیصی کاراست که هیچ‌گونه تخصیص امکان‌پذیر دیگری وجود نداشته باشد که در آن وضع بعضی، بدون آنکه وضع کس دیگری بدتر شود، بهبود یابد.

Participation rate

نرخ مشارکت

بخشی از جمعیت در سن کار که به نیروی کار می‌پیوندد.

Partnership

شراکت

کسب و کار در مالکیت مشترک افراد که سود آن تقسیم و بار زیان آن به طور مشترک بر عهدة صاحبان سهم، قرار دارد.

Patent

حق اختراع

یک انحصار موقت قانونی که به مخترعی که اختراع را به ثبت می‌رساند، اعطا می‌شود.

Peak load pricing

قیمت گذاری اوج فشار بار

تبعیض قیمت برای اخذ بیشتر از استفاده‌کنندگان در زمان اوج فشار بار، به سبب هزینة نهایی بالاتر عرضة آن.

Per capita real GNP

محصول ناخالص ملی واقعی سرانه

محصول ناخالص ملی (GNP) واقعی تقسیم بر کل جمعیت.

Percentage change

درصد تغییر

تغییر بالفعل تقسیم بر عدد اولیه ضرب در 100.

Perfect capital mobility

تحرک کامل سرمایه

جریان‌یابی عظیم وجوه از یک پول به پول دیگر، در صورتی که بازده مورد انتظار دارایی‌ها بر حسب پول‌های مختلف با یکدیگر متفاوت باشد.

Perfect competition

رقابت کامل

بازاری که در آن هم خریدار و هم فروشنده بر این باورند که اقدام آنان هیچ تاثیری بر قیمت بازار ندارد.

Permanent income hypothesis

فرضیة درآمد دایم

مصرف بازتابگر درآمد بلندمدت یا دایم است.

Personal disposable income

درآمد قابل تصرف شخصی

درآمدی که خانوارها از بنگاه‌ها کسب می‌کنند، به اضافة پرداخت‌های انتقالی دولت، منهای مالیات‌های مستقیمی که به دولت پرداخت شده است. بدین‌سان، درآمد خالصی است که خانوارها می‌توانند خرج و یا پس‌انداز کنند.

Personal income distribution

توزیع درآمد شخصی

تقسیم درآمد ملی میان افراد، بدون توجه به خدمات عوامل تولید که درآمد از آن به دست آمده است.

Philips curve

منحنی فیلیپس

رابطة مبادله بین نرخ تورم بیشتر و بیکاری کمتر.

Physical capital

سرمایة فیزیکی

ذخیرة کالاهای تولید شده‌ای که به منزلة داده برای تولید سایر کالاها و خدمات مورد استفاده قرار می‌گیرد؛ بدین‌سان، ساختمان‌ها، کارخانه‌ها و ماشین‌آلات.

Policy co-ordination

هماهنگی سیاست

تصمیم‌گیری‌های مشترک در هنگامی که دو کشور مستقل، سرریزهای مرزی مشترک دارند.

Political business cycles

ادوار سیاسی کسب و کار

از این سرچشمه می‌گیرد که سیاست‌مداران به دستکاری اقتصاد برای برتری‌های انتخاباتی می‌پردازند.

Political economy

اقتصاد سیاسی

مطالعة چگونگی تصمیم‌گیری‌های دولت.

Positive economics

اقتصاد کارکردی

توضیح‌های عینی و عملی دربارة چگونگی کارکرد اقتصاد.

Potential output

ستاندة بالقوه

سطح ستانده در هنگامی که همة داده‌ها به طور کامل به کار گرفته شده‌اند. سطح ستانده در تعادل بلندمدت است.

Present value

ارزش حال

یک پوند در آیند عبارت از مبغلی است که اگر در امروز وام داده شود، در زمان سررسید 1 پوند انباشته می‌شود.

Price controls

نظارت بر قیمت

مقررات دولت که به تعیین سقف و یا کف قیمت می‌پردازد.

Price elasticity of demand

کشش قیمت تقاضا

درصد تغییر مقدار مورد تقاضا تقسیم بر درصد تغییر قیمت در رابطه با آن.

Price of an asset

قیمت یک دارایی

مبلغی که می‌توان دارایی مورد نظر را خریداری کرد، که به مالک آن حق بهره‌مندی از جریان‌های آتی خدمات سرمایه‌ای ناشی از دارایی مزبور را می‌بخشد.

Primary products

کالاهای اولیه

کالاهای کشاورزی و معدنی، که ستاندة آن تا حد زیادی به دادة زمین اتکا دارد.

Principal-agent problem

مشکل مالک-نماینده

مشکلاتی که رئیس یا مالکی برای نظارت بر نماینده‌ای که تصمیم‌گیری‌ها را به او محول کرده است، با آن‌ها روبه‌رو می‌شود.

Principal of targeting

اصل هدفگیری

کاراترین روش برای دست‌یابی به یک هدف معلوم، به کارگرفتن سیاستی است که به طور مستقیم بر هدف مورد نظر تاثیر گذارد.

Private good

کالای خصوصی

اگر شخصی مصرف کند کس دیگری نمی‌تواند آن را مصرف کند.

Privatization

خصوصی‌سازی

بازگردانی شرکت‌های دولتی به مالکیت و کنترل خصوصی.

Producer surplus (profit)

مازاد تولید کننده (سود)

فزونی درآمد نسبت به کل هزینه‌ها.

Production effieciency

کارایی تولید

ستاندة بیشتر از یک کالا فقط با فدا کردن ستاندة کالای دیگر امکان‌پذیر است.

Production function

تابع تولید

همة روش‌هایی که از نظر تکنیکی کارا هستند؛ بنابر این، حداکثر ستاندة قابل حصول از مقادیر مشخص داده‌ها، با توجه به دانش فنی موجود.

Production possibility frontier (PPF)

مرز امکان تولید

عبارت از حداکثر مقداری از یک کالاست که با توجه به منابع و تکنولوژی معلوم و با ثابت نگهداشتن سطح ستاندة همة کالاهای دیگر، می‌توان تولید کرد.

Profit

سود

درآمد منهای هزینه.

Progressive taxes

مالیات‌های تصاعدی

اصل توانایی پرداخت را بازتاب می‌دهد؛ میانگین نرخ مالیات همگام با سطوح درآمدی افزایش می‌یابد.

Property rights

حقوق مالکیت

قدرت کنترل پسماندها، از جمله حق جبران شدن برای برون‌زایی‌ها.

Public good

کالای عمومی

کالایی که اگر شخصی مصرف کند، باید بقیه درست به همان مقدار مصرف کنند.

Purchasing power of money

قدرت خرید پول

شاخصی برای مقدار کالایی که می‌توان با یک پوند خریداری کرد.

Purchasing power parity (PPP)

برابری قدرت خرید

مسیری از نرخ اسمی ارز که نرخ واقعی ارز را ثابت نگه می‌دارد. تغییرات نرخ اسمی ارز موجب خنثی شدن تفاوت در تورم در میان کشورها می‌شود.

Pure inflation

تورم خالص

قیمت کالاها و داده‌ها به یک نرخ افزایش می‌یابد.